کد مطلب:276511 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:118

اینکه دعا صله و احسان است
به بیان این كه: احسان و صله به دو امر حاصل می شود:

یكی: منفعت رساندن به دیگری.

دوم: دفع زیان از غیر، و این هر دو با دعا كردن حاصل می گردد.

چون از منافع بزرگ و ارزشمند، احترام است، و بدون تردید دعا كردن نوعی احترام است، همچنین قبلاً گذشت كه دعا برای تعجیل ظهور حضرت صاحب الزمان - عجّل اللَّه فرجه الشریف - با شروطی كه مقرّر شده، سبب جلو افتادن آن است و با آن، همه گونه خیر و بركت آشكار می گردد و همه ضررها از بین می رود. و نیز از جمله آثار دعا مسرّت و خرسندی كسی است كه برایش دعا می شود، و سرور آن حضرت خود منفعتی عظیم است.

و دیگر این كه: دانستیم دعا در جلو افتادن ظهور حضرت قائم - عجّل اللَّه فرجه الشریف - تأثیر دارد، و با ظهورش از خود و شیعیانش غم و اندوه برطرف می شود و همّ و غم و سختی و مشقّت دور می گردد، بلكه خود دعا در دفع همّ و غم مؤثر می باشد.

و از دلایل این كه اعانت و احترام به زبان از مصادیق صله و احسان است، روایتی است كه در مجلّد یازدهم بحار مسنداً از جابر از حضرت ابوجعفر باقرعلیه السلام آمده كه گفت: بر آن حضرت داخل شدم و نیازمندی ام را شكایت كردم. حضرت فرمود: ای جابر نزد ما درهمی نیست، دیری نگذشت كه كمیت بر آن حضرت وارد شد و عرضه داشت: فدایت شوم اگر اجازه دهید قصیده ای برایتان بخوانم؟ فرمود: بخوان. كمیت قصیده ای خواند. حضرت فرمود: ای جوان! از آن اتاق بدره ای بیرون بیاور به كمیت بده.

سپس كمیت عرضه داشت: فدایت شوم! اگر بخواهید اجازه دهید سومین قصیده را بخوانم؟ فرمود: بخوان. بعد از خواندن كمیت، امام فرمود: ای جوان! از آن اتاق بدره ای بیرون آور به كمیت بده، جابر گوید: پس بدره ای بیرون آورد و به كمیت داد.

كمیت گفت: فدایت شوم، به خدا قسم! من شما را به خاطر دنیا دوست نمی دارم و از این اشعار جز صله رسول خداصلی الله علیه وآله و حقوقی كه خداوند بر من قرار داده چیزی نخواستم. گوید: حضرت باقرعلیه السلام برای او دعا كرد سپس فرمود: ای جوان این بدره ها را به جای



[ صفحه 546]



خود بازگردان. جابر گوید: در دلم گفتم: به من فرمود: درهمی ندارم. و برای كمیت سی هزار درهم امر فرمود!

گوید: آن گاه كمیت برخاست و رفت. به آن حضرت عرض كردم: فدایت شوم! فرمودی: نزد من درهمی نیست با این حال برای كمیت سی هزار درهم امر كردی؟ فرمود: ای جابر! برخیز و به آن اتاق برو. جابر گفت: برخاستم و به آن اتاق رفتم هیچ اثری از آن درهم ها نیافتم، به خدمت آن حضرت برگشتم. فرمود: ای جابر! آنچه از شما مخفی داشته ایم بیش از آن است كه برای شما آشكار كرده ایم. سپس برخاست، دستم را گرفت و به آن اتاق برد و با پایش به زمین زد ناگاه چیزی شبیه گردن شتر از طلا بیرون آمد. سپس فرمود: ای جابر! این را بنگر و به كسی - جز افراد مورد اطمینان از برادرانت - مگوی، خداوند بر آنچه بخواهیم ما را توانا ساخته، و اگر بخواهیم زمین را برانیم این كار را می كنیم. [1] .

وجه دلالت این حدیث این كه: كمیت مدح با زبان را صله پیغمبرصلی الله علیه وآله دانست و امام علیه السلام نیز این معنی را امضا و تصدیق كرد. دعا برای امام علیه السلام نیز همین طور است زیرا كه آن نیز احسان و احترام است.


[1] بحار الانوار: 239:46.